سلام خدمت شما دوستان خوبم که در این مدت کم کاری های من , فراموشم نکردید و با پیامهاتون چه اینجا و چه در فیس بوک خوشحالم کردید ...
این روزها کمی دلگیر و خسته ام و این دلتنگی مربوط می شه به بیماری پدرم که دیدنشون در بستر بیماری, ذوق و علاقه و شوقم رو برای آشپزی و عکاسی و وبلاگ نویسی از من گرفته.
روزی که با خوشحالی برنامه سفر به ایران رو می ریختیم, قرار بود مدت زمان معین و کوتاهی رو اینجا و در کنار خانواده سر کنیم ولی متاسفانه بیماری پدرم مثل یک زلزله زندگی ما رو دگرگون کرد و این روزهای سخت که به نوعی خارج از تحملمون هست, باعث شده حتی نتونم غذاها, عکسها و همینطور متن هایی که از قبل آماده کرده بودم تا روال کار وبلاگ متوقف نشه رو با شما به اشتراک بگذارم.
اما با همه این دل مشغولی ها این روزها تصمیم دارم به یاد بیارم لطف خداوند رو که در بدترین شرایط زندگی شامل حالمون بوده, به یاد بیارم هیچ دستی بالاتر از دست او نیست و بدونم ناسپاسی من خواهد بود اگه خاطرات تلخ بیشماری رو که در اوج ناامیدی دست او رو در دستانمون حس می کردیم, فراموش کنم.
پس سعی می کنم برای اینکه محبت شما دوستان رو بی پاسخ نگذاشته باشم, در اولین فرصت یکی از غذاهایی که در دوران قبل از سفرم به ایران آماده کرده بودم, براتون بگذارم و بدونم خدا اینجاست پس به بودنش ایمان داشته باشم و پدرم رو به خودش بسپارم.
و تو دوست عزیز که همیشه در کنار من بوده ای به هر دین, آئین و زبانی که هستی او را از دعای خیر خودت فراموش نکن.
به امیــــــد بهبودی همه بیماران
لاله
اما با همه این دل مشغولی ها این روزها تصمیم دارم به یاد بیارم لطف خداوند رو که در بدترین شرایط زندگی شامل حالمون بوده, به یاد بیارم هیچ دستی بالاتر از دست او نیست و بدونم ناسپاسی من خواهد بود اگه خاطرات تلخ بیشماری رو که در اوج ناامیدی دست او رو در دستانمون حس می کردیم, فراموش کنم.
پس سعی می کنم برای اینکه محبت شما دوستان رو بی پاسخ نگذاشته باشم, در اولین فرصت یکی از غذاهایی که در دوران قبل از سفرم به ایران آماده کرده بودم, براتون بگذارم و بدونم خدا اینجاست پس به بودنش ایمان داشته باشم و پدرم رو به خودش بسپارم.
و تو دوست عزیز که همیشه در کنار من بوده ای به هر دین, آئین و زبانی که هستی او را از دعای خیر خودت فراموش نکن.
به امیــــــد بهبودی همه بیماران
لاله
سلام لاله جان
ReplyDeleteمدتیه مرتب وبلاگتون رو چک می کنم و می بینم پست جدید نمی ذارید از اینکه حال پدر گرامی خوب نیست بسیار ناراحت شدم و از خداوند می خوام هر چه زودتر دلتون رو خوش کنه و سلامتی رو به ایشون برگردونه
سلام دوست ناشناس
Deleteممنونم از محبتتون ... انشالله سلامتی همه بیماران
عزیزم جای شکر داره که در این شرایط در کنار پدرتون هستید امیدوارم هر چه زودتر سلامتی شون رو بدست بیارند
ReplyDeleteبله زهره جان خوشحالی منم از همینه
Deleteممنونم از دعای خیرتون
ما هم در چنین شرایطی هستیم خانم
ReplyDeleteخداوند خودش همه بیماران را شفا دهد
آمین
متاسفم خانم یا آقای نیک آرا
Deleteبه امید سلامتی همه بیماران
انشالله به زودی زود خوب میشند و خوشی و سلامتی به خانوادتون میاد
ReplyDeleteشاد باشید
ممنونم فرزانه جان
Deleteامیدوارم شما هم همیشه شاد و سلامت باشید
لاله ی عزیزم ، واقعا هیچ دستی بالاتر از دست خداوند نیست ، فقط به او توکل کن و بدون که آرامش به قلبت میاد و پدر نازنینت شفا پیدا میکنه ، براتون دعا میکنم عزیزم ، خداروشکر که تونستی در این شرایط کنار خانوادت باشی ، اگر دور بودی ، غصه ، تورو بیشتر از اینا مینداخت
ReplyDeleteمواظب خودت باش :*
Deleteممنونم رزیتای عزیزم
راستش تنها چیزی که تو این شرایط تسکینم می ده همین موضوع است اما واقعا سخت است برام ببینم پدری که شونه های محکمش همیشه تکیه گاهمون بوده حالا اینطور نحیف در بستر بیماری باشه
با اینحال باز هم خدا رو شکر می کنم که هستم تا دستهاش و بگیرم و بهش بگم چقدر دوستش دارم
فقط میتونم بگم حق داری عزیزم ، حق داری ..............
Deleteممنونم از همراهیت رزی جان
Deleteالهی امین
ReplyDeleteلاله جون از اینکه دوباره وجودت رو اینجا احساس میکنم خیلی خوشحالم عزیزم
امیدوارم که همه چیز به زودی زود , همون چیزی باشه که مایل هستید
ممنونم گیلدا جان
Deleteمنم از اینکه اینجا هستی خوشحالم
salam lale jan omidvaram khodavand dar in lahazate payani mahe ramesan salamati ro be ishoon bargardone
ReplyDeleteسلام دوست عزیز و ناشناس
Deleteممنونم از دعای خیرتون ... امیدوارم شما هم به خواسته های دلتون برسید
لاله جان عزیزم توکلتون به خدا باشه برای پدرتون آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم هرچه زودتر خبر سلامتی ایشون رو ازتون بشنویم
ReplyDeleteممنونم محبوبه جان
Deleteانشالله سلامتی همه بیماران
ReplyDeleteواقعا سخته لاله خانم, درکتون می کنم و امیدوارم هرچه زودتر هم پدر گرامي شما, هم همه ي بيماران دیگه شفا بگيرند
انشالله و ممنون از لطف شما دوست عزیز
Deleteاز خداوند مهربان شفای کامل ایشان و همه بیماران را خواهانم
ReplyDeleteممنونم لطف دارید
Deleteسلام لاله جون.خیلی ناراحت شدم.امیدت به خدا باشه.مشکلات ما هرقدر هم بزرگ باشند ,خدا از اونها بزرگتره.مطمعنم خیلی زود خبر سلامتی پدر عزیزت رو همینجا بهمون میدی.به امید اون روز
ReplyDeleteسلام نیلوفر جان همراه همیشگی
Deleteممنونم عزیزم ... منم امیدوار به همون روزم
لاله عزیزم واقعا جاتون خالیه .... امیدوارم حال پدرتون خیلی زود خوب شه و شما از نگرانی در بیایید ...
ReplyDeleteسلام پگاه جان ممنونم از دعای خیرت عزیزم
Deleteمنم خیلی دل تنگ دنیای آشپزیم و شماها هستم
موفق باشید
ReplyDeleteممنونم عزیزم
Delete:* شما هم
موفق باشید
ReplyDeleteلطف دارید
Delete:***
سلام لاله عزیزم. . فقط امیدت به خدای خوب و مهربونمون باشه. تنها اوست که میمیراند و زنده می کند.
ReplyDeleteامیدوارم از نظر روحی بهتر شده باشی. میدونم خیلی خیلی سخته که آدم عزیزش رو بیمار ببینه و کاری از دستش بر نیاد.
برات روزهایی خوش و لبی خندون آرزو می کنم و برای پدر عزیزت سلامتی رو از خدای خوبمون طلب می کنم.
شاد باشی
ممنونم نگین جان
Deleteامیداوارم شما هم همیشه شاد و سلامت باشید
لاله خانم هنرمند
ReplyDeleteامیدوارم به حقِ لبخندی که با غذاهای رنگینتون به خونهی ما آوردین رنگ لبخند از زندگیتون هیشوقت بیرون نره و دلتون همیشه شاد و آروم باشه... منم به سهم خودم از ته دلم براشون آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری میکنم...
دوستدار شما
ساینا
سلام ساینا جان
Deleteممنونم از دعای خیرتون عزیزم
امیدوارم روزی همین جا خبر سلامت پدرم رو بهتون بدم
ممنونم از اینکه به یادم هستید ... امیدوارم همیشه شاد و سلامت و خوش باشید دوست عزیز
***
...
ReplyDeleteسلام لاله جون به امید بهبودی پدرتون و همه بیمارا ....مطالبتون عالیه عالی عجب غذاهایی آدمو به وجد میاره :* ممنون بانوی هنرمند زیبا
سلام مونا جان دوست عزیز همشهری
Deleteخیلی محبت دارید عزیزم
**** ممنونم
امیدوارم که شادی به زندگیتون برگشته باشه و احوال پدر عزیزتان بهتر شده باشه
ReplyDeleteسلام دوست عزیز ناشناس ازینکه اینقدر دیر پاسختون رو می دم عذر می خوام
Deleteمتاسفانه ایشون رو از دست دادیم
:(
لاله خانم عزیز سلام امیدوارم که خوب و سلامت باشید. امسال منهم در شرایطی مشابه شما در همان زمان به ایران رفتم , کاملا" شما رو درک میکنم وقتی که از ایران برگشتم و در وبلاگ شما این مطلب رو دیدم خیلی ناراحت شدم و مرتبا" سر میزنم با امید اینکه خبر خوشی از پدرتان نوشته باشید الهی که اگر از ایران برگشتید به سر زندگیتان با شادی و خوشی برگشته باشید و اگر هنوز ایران هستید روزهای خوب و شادی در کنار خانواده عزیزتان خصوصا" پدر محترمتان داشته باشید. به امید سلامت و تندرستی همهء پدر و مادرها
ReplyDeleteسلام دوست عزیز
Deleteعذر می خوام که اینقدر دیر پاسخ شما رو می دم. متاسفانه علارغم همه امیدی که به درمان ایشون داشتیم پدر رو از دست دادیم
امیدوارم پدر شما به سلامت کامل رسیده باشند دوست عزیز
سلام لاله جان
ReplyDeleteخیلی مطلب دارم برات بگم اما فرصت کوتاهه. خلاصه بگم. من هم تازه از ایران برگشتم و فکر می کردم سفر خوبی رو در کنار خانواده خواهم داشت. اما افسوس درحالی برگشتم که مادر و بهترین دوستم رو برای همیشه از دست دادم و باعث تاسف بیشتر که با خودم فکر می کنم اگر من پیشش بودم بیشتر عمر می کرد. 3 سال بود که مادرم مریض بود و من هرسال تابستانها به دیدنشون می رفتم به این امید که همین کافیه و تا سال بعد خداحافظی می کردم. غافل از اینکه اون می خواست من همیشه کنارش بمونم. کنار پدرت بمون. مطمئن باش اگر باشی عمر طولانی تری خواهند داشت. اگر انرژی مثبت خودتون رو از راه نزدیک و تماس دست به ایشون بدین قطعا خدا لطف می کنه و بهتر می شند.
از لطف خدا غافل نشو و با تمام دل و وجودت سلامتی شون رو طلب کن که خدا حرف هیچ کس رو بهتر از خودت که با تمام وجود براشون دعا می کنه گوش نمی ده.
ما هم دعاگوئیم...
مطهره
سلام مطهره جان
Deleteاول عذرخواهی می کنم بابت این همه تاخیر در پاسخ دادن به کامنتتون و بعد برای مادر گرامی تون طلب مغرفت می کنم. متاسفانه من هم پدر عزیزم رو از دست دادم .... گرچه همیشه فکر می کردم اگر پدر نباشه نمی تونم لحظه ای بدون او زندگی کنم اما بهرحال این روزها رو بدون ایشون سپری می کنم و فقط می تونم براشون از خدا آرامش بخوام
در هر حال ممنونم از همدردی تون مطهره جان
سلام لاله ی عزیزم:
ReplyDeleteمن کاملا میتونم درکتون کنم همچین شرایطی برای منم هست . . امیدوارم خیلی زود حالشون خوب بشه . . خیلی سخته که قامت استوار پدر رو نحیف در بستر بیماری دیدن . . اما به امید خدا حالشون زود زود خوب شه.
سلام سارا جان
Deleteببخشید که اینقدر دیر پاسختون رو می دم
امیدوارم حال پدر گرامی خوب شده باشه عزیزم
متاسفانه من پدر رو از دست دادم و تنها چیزی که می تونه قبول این غم رو برامون راحتتر کنه همین فرمایش شماست
اینکه نمی تونستیم ایشون رو در بستر بیماری ببینیم و واقعا حیف بود پدری مثل ایشون که همیشه قدرت و استقامتشون زبانزد همه بود در بستر بیماری باشند